حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
ابراهیم
لیسانس جامعه شناسی
دارای اندک مطالعاتی ناچیز
پیشه ام شعر و سلاحم قلم است

نسبی گرایی چیست ، اجتهاد پویا کدام است ؟

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام رفقا

روزی روزگاری یک نفر این دو سوال رو از من کرد و من هم در حد علم ناچیز خودم جواب دادم " و ما اوتیتم من العلم الا قلیل"

گفتم تو وبلاگ بزنم شاید به درد شما هم بخوره

بعضا تغییراتی دادم و پاورقی اضافه کردم چون انسان هر روز چیزی جدید یاد میگیره...

متن سوال :

سلام

وقتتون بخیر

اول اینکه منظور از نسبیت گرایی؟
منم قبول دارم که اصول دین و واجبات را نباید متناسب با منافعمون تغییر بدیم اما گاهی بنابر شرایط، همون تساهل و مدارا لازمه...(بازم میگم در جایی که به اصل 
(دین آسیب نزن

و اما جواب :

سلام

اگه بخوام توضیح کوچکی بدم میشه اینطور گفت:
نسبی گرایی یعنی هیچ معیاری برای هیچ کاری وجود نداره و هر کس هرچی بگه درسته چون نظر خودشه و نظر هرکس محترمه . 
 ما معتقدیم هیچ گاه دو نظر مخالف با هم مساوی نیستن مثلا قرآن میفرماید آیا کور و نابینا مساوی هستن؟  از اینجور آیه ها زیادن که حافظه من دقیق یاری نمیکنه ...
 هیچ گاه دو نظر مخالف مساوی نیستن مثلا فرض کنید کسی که اعتقاد به ظلم داره و کسی مثل علی بن ابی طالب که میگن 
کشته شد برای شدت عدلش . آیا این دو مساوی هستن ؟ آیا علی بن ابی طالب با معاویه بن ابی سفیان مساوین؟
اصولا نسبی گرایی برای افراط در نگرش مادی بوجود اومده . در نگرش مادی و پوزیتویستی اگه چیزی رو لمس نکنید و یا نتونید آزمایش کنید پس وجود نداره  درنتیجه بحث سر احد یا شریک داشتن خدا و اصلا وجود خدا و یا بحث سر اینکه جمع دو نقیض محال است و ... معنانداره چون اینا از جنس ماده نیستن و قابل لمس نیستن پس مشکوک هستن و نظر هرکس 
محترمه چون اصلا وجود ندارن .
بقول بنده خدایی نسبی گرایی تزی هست که آنتی تزش رو درون خودش داره یعنی خودش خودش رو نقض میکنه . از نسبی گرایان سوال میکنیم : مگر تمام معارف نسبی نیست ؟ میگن بله . خب باز هم سوال میکنیم : خود نسبی گرایی مطلق است یا نسبی ؟ مسلما اینا خود نسبی گرایی رو مطلق میگیرن و گرنه اگه خودشم نسبی بود که اصلا نمیشد مطرحش کرد
نسبی گرایی چیزی نیست جز توجیه عمل قدرتمندان . فرض کنید قراره بمب اتم ساخته بشه . خب ممکنه عده اعتراض کنن 
 . اینجاست که با برچسب مطلق گرایی و بی طرفی ارزشی دهن همه رو میبندن
در مورد نسبی گرایی و همچنین اجتهاد پویا فعلا توی نظرم هست که کتاب مهم اسلام و مقتضیات زمان علامه مطهری رو مطالعه کنید
اما در مورد تغییر دین باید بگم که دین اصولا برای منفعت انسان اومده ) برعکس چارچوب تنگ مادی غرب ما منفعت رو هم مادی و هم معنوی تعریف میکنیم( 
اگه قرار باشه دینی ۱۴۰۰ سال دوام بیاره قطعا باید کشش کافی داشته باشه . باید توجه کرد که اولا نیازهای بشر اغلب در تمام ادوار یکیه مثلا نیاز به محبت . نیاز به زندگی آرام . نیاز به عزت . نیاز به محیط زیست سالم . نیاز به داشتن امید در زندگی. نیاز به عدالت  و ... اما بعضی نیازها متغیرن مثلا حضرت امیر در زمان حکومتش زکات اسب میگیره . چرا؟ شاید اسب زیاد شده بوده . اجتهاد پویا یعنی همین . یعنی باید به مقتضیات زمان توجه کرد و نسبت به اونها برنامه ریزی کرد و این اصلا نسبیت نیست. مثلا فرض کنید که قرآن فرموده و اعدوا لهم مستطعتم من قوه ... خب اون زمان با اسب میجنگیدن اما حالا جنگنده اف ۱۶ داریم ولش کنیم بریم با اسب بجنگیم !؟ 
بعدشم قوانینی داریم که ما رو تو تطبیق با شرایط یاری میکنه مثلا فرض کنید در استخر خونه ای فردی داره غرق میشه اگه شما برید تو خونه خب حق الناسه اگه نرید طرف غرق میشع خب اینجا باید چکار کرد؟ قانون اهم و مهم مشکل مارو حل میکنه یعنی باید ببینی کدوم مهمتره . مثلا نجات جون اون فرد مهمتره .
مشکل اینجاست که دین ثابت گرفته میشه درحالیکه دین تلفیقی از ثابتات و متغیراته البته منظور اینه که ثابتات انقدر نرم و عاقلانه تدوین شدن که قابل انطباق و اجتهاد در شرایط مختلف هستن و گویا احکام به اولیه و ثانویه تقسیم میشن
اسلام و مقتضیات رو شبهه شما رو جواب داده ...
اما راجع به تساهل باید بگم که ما تساهل نداریم مدارا داریم . ما برای این بحث هم توی بعد روانشناختی یا فردی هم بعد اجتماعی حرف داریم که انشالله  با مطالعه کاوش ها و چالش های علامه مصباح به این شبهتون پاسخ داده میشه . اما در کل شبهه شما به کثرت گرایی یا پلورالیسم برمیگرده که نیاز به توضیح نیست اما در بعد اجتماعی که احتمالا سوال شماست . ما به جنگ مذهبی که در غرب اتفاق افتاد عقیده ای نداریم بلکه معتقدیم تمام عقاید میتونن با هم و در کنار هم زندگی کنن و این نیاز به نسبی گرایی نداره . دین ما اجباری برای کسی درنظر نداره بلکه میگوید : وجادلهم بالتی هی احسن . ادیان توحیدی میتونن در جامعه آزادانه زندگی کنن و حتی در معابد عبادت کنن و برنامه داشته باشن و درمقابل به دولت اسلامی مالیات به نام جزیه پرداخت میکنن و در تمام حقوق با فرد مسلمان مساوی هستن اما کفار دو نوع هستن : کفار معاهد : این گروه که با حکومت اسلامی عهد میبندن بنابر درجه معاهدشون از حقوق بهره مند میشن و با اونها مدارا میشه و جان و مالشون محترمه اما نوع دوم کفار کفار اهل الحرب هستن : با این گروه که با هیچ صراطی مستقیم نیستن و عهد نمیبندن باید انقدر جنگ کرد تا تسلیم بشن . اگه آیه خشونت آمیزی در قرآن هست تا اونجاییکه میدونم مربوط به این گروهه . سوره توبه یه نمونش . 

پاورقی :
من نسبی گرایی رو جدلی رد کردم وبرای اثباتش میتونید به بخش معرفت شناسی آموزش فلسفه علامه مصباح(حفظه الله تعالی ) مراجعه کنید
در مورد ثابتات و متغیرات دین باید بگم که ما علاوه بر دین دو منبع شناخت دیگه هم داریم و نباید به بهانه دین داری از اون ها غافل شد
1-تجربه : افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت
2- عقل : عقل حجت باطنی خداوند است و حجت های ظاهری یعنی پیامبران بنابر فرمایش حضرت امیر آمده اند تا  ولیثرولهم دفائن العقول :دفائن عقول را برای انسانها آشکار کنند «اثاره یعنی گنجینه های پنهان»
و استفاده ما از علوم غربی هم به همین دلیل است زیرا بخشی از راه باید با عقول و تجارب غرب یا حتی شرق جلو برده شود البته گزاره های تصفیه شده و خالی از دگم های ایدئولوژیک


  • ابراهیم سجادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی