حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

حیات طیبه

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

مشخصات بلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم
ابراهیم
لیسانس جامعه شناسی
دارای اندک مطالعاتی ناچیز
پیشه ام شعر و سلاحم قلم است

کور سوی رهایی

سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

شما شرایطی را فرض کنید که در قرون وسطی به علت ناکارآمدی مسیحیت تحریف شده و ظهور دنیاگرایی در کلیسا و مردم حرکتی در کشورهای غربی شروع میشود که به آن رنسانس میگویند (قرن15 تا 17 یا 16 تا 18) و رنسانس که به معنای نوزایی است ایدئولوژِی خود را غیر دینی و بر مبنای دنیا تعریف میکند و صد البته این امر با ظهور مدرنیته در قرن ( 17 یا 18 ) تکمیل میشود و حتی با دوری بشر غربی از معنویت و تسلط سرمایه دارها و تفکر سرمایه داری خشک و متحجر کم کم مکتب هایی چون رمانتی سیسم شروع به شکوفایی میکنند تا خلا معنوی بشر را با شعرو امثالهم پر کنند ، این بشر در قرن 20 با دو جنگ جهانی روبرو میشود و چه کشتارها که نمیشود و بشر مدرن که راه رهایی خود را رهایی از دین کلیسا و رجوع به علوم تجربی و تفکر دنیا محور دیده بود حال خود را گرفتار تفکری میدید که این افتضاح را به بار آورده ، تفکری که با اسم رهایی و پیشرفت رشد کرده بود . دهه 1960 نوبت به ظهور پست مدرنیسم میرسد که به نام رهایی از مدرنیته آن را بیشتر به باتلاق فرو میبرد
همین کشورها طرح هایی ریختند به نام توسعه تک خطی و شوع به تئوریزه کردن آن کردند به این معنا که تاریخ از ابتدا با تک سلولی شروع شده و بعد رشد کرده موجودات دریایی شده و بعد به ساحل آمده و در خشکی ساکن شده تا به میمون رسیده و بعد از آن به نیمه انسان هایی چون نئوآندرتال ها و انسان پکنی و ... رسیده که حلقه ی واسط میان میمون و شاید بوزینه و انسان بوده اند( الته هیچ وقت تفکر داروینیسم نتونست 2 یا 3 مورد از 5 مورد حلقه واسط رو کشف کنه!!! ) بعد از سیدن به انسان نوبت به انسان های غارنشین ، شکارچی ،روستانشین و ... شد تا به شهرنشین رسید و همین تمدن شهرنشینی آنقدر پیش رفت که به غرب رسید و انسان غربی!!!
و این یعنی آمال آرزوهای آفرینش و حتی انسان شرقی در غرب به وقوع پیوسته !!!
بشری که ابتدا با دین برخی پدیده های طبیعی را توجیه میکرد امروز به چنان تکاملی رسیده بود که بانگ اناالحق میزد و توهم میکرد با علوم تجربی میتواند به تمام علت ها پی ببرد و دین را کنار گذاشته بود
اما آیا این تمام واقعیت بود !؟


 اما در نگاه ما سلسله ی جلیله ی انبیای الهی از ابتدا با ظهور آدم نبی الله شکل میگیرد ، برخی میگویند تمدنی شکل میگیرد و بعد از آدم (سلام الله) به فرزندش هبط الله میرسد و.... که ما کاری نداریم ، این سلسله در طول تاریخ مقابل جریان باطل تاریخ ایستادند و سعی کردند تا پیام اللهی را به عباد خداوند برسانند ، اما با مخالفت هایی روبرو شدند تا نوبت به حضرت موسی رسید که او با نجات دادن بنی اسراییل بخشی از تاریخ را رقم زد که حکومت صالحان است بر روی زمین . بعد از حضرت موسی ، داوود و سلیمان (سلام الله علیهما ) به حکومت رسیدند و حکومت نبی خدا سلیمان به آن جلال و شکوهی رسید که حتی ملکه بلقیس وقتی به قصر او آمد از درخشندگی سنگ های قصر گمان کرد که بر آب پا میگذارد و پاچه های شلوار خود را بالا زد و گفته اند جن در اختیار او بوده اند و برای او ظرف های بزرگی میساخته اند و سلیمان زبان حیوانات را بلد بود ، بگذریم ... پیامبران اللهی معمولا با مشکلات بسیاری روبرو بوده اند تا اینکه ماجرا به حضرت عیسی رسید و او که رائم از ترس حکومت جبار آن زمان در فرار بود نتوانست حکومتی بنا کند اما با آموزه های البته تحریف شده او حکومتی التقاطی در قرون وسطا برقرار شد ، همزمان با قون وسطا در شرق پیامبری ظهور میکند که گویا دعوی خاتمیت دارد، او تمدنی را در مدینه النبی پایه ریزی میکند که در سالهای بعد نیمی از زمین را در کف قدرت خود میگیرد و بعد از انحرافاتی به امام علی بن ابیطالب میرسد که زیباترین سال های بشریت را در 4.9 ماه رقم میزند و بعد از آن در گمراهی ها غرق میشود اما همین تمدن با فراز و فرود هایی گاه با پرچم داری مسلمینی چون گورکانیان و  طبرستان و ... به اوج میرسد که با رسیدن تمدن مسلمین به غرب جهان حتی تا جنوب فرانسه و شمال آفریقا ، غرب که در آن زمان در قرون وسطا به سر میبرد با تمدن مسلمین و اسلام آشنا می شود . که در مراحلی صنعت مسلمین به غرب میرود و جریانی عظیم از ترجمه شکل میگیرد و غرب را متحول میکند...(درباره صنعت و دانش این برهه از تاریخ میتونید به یادداشت پاورقی مراجعه کنید)  به صفویه میرسد و بعد از آن دوباره تنزل میکند ، قاجار که بعد از صفویان آمده با غرب آشنا میشود و پادشاهان آن بعضا محو غرب میشوند تا اینکه رضاخان روی کار میآید که او پیام غرب را دریافته و میخواهد به توسعه برسد ، معروف است که به تقلید از آتاتورک میخواهد علاوه بر آوردن صنعت و دانشگاه ، لباس مردم را هم عوض کند و هیمن بود که حتی به روحانیون نیز رحم نمیکرد و حتی چادر از سر زن ها میکشیدند اما با اطمینان رضاخان به هیتلر و... او هم برکنار شد و انگلیس پسر او محمد رضا را شایسته دید ، او که خود در غرب درس خوانده ، میخواهد به قول خودش ایران را به دروازه های پیشرفت برساند و همین باعث میشود که امام امت که پیام او را دریافته بود و مظاهر فاسد تمدن غربی را میدید به پا خیزد و بنیان حکومتی را بگذارد که در فضای مدرنیته ظهور کرده اما دل در گرو حرکت انبیای الهی دارد و میخواهد اسلام ناب محمدی را حاکم سازد و در این راه توسعه را پس میزند و در پی آن است که با علم و دانش برگرفته از امامان شیعه و پیامبر عظیم اسلام الگویی اسلامی را در خود پیاده کند و جهانی شود
یعنی در حقیقت حال که با جهانی شدن مدرنیته پاره ای تاریکی شده بر جهان بشریت و در حال گسترش مادی گرایی و ماتریالیسم بر جهان است انقلاب اسلامی کورسویی است که بر قلب مومنین به الله اشراق میشود و امام امت آمده بود تا در عصر غیبت امام عصر (س) بشریت از آسمان منقطع نشود و پایه ای بریزد تا به قیام قائم ال محمد یاری کند
که انشاالله او همان مردی از قم است و مردم ایران همان مردمی هستند که از شرق برمیخیزند و زمینه ی ظهور را فراهم میکنند


http://hayat110.blogfa.com/tag/%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

  • ابراهیم سجادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی